اجتماعی -فرهنگی

اجتماعی -فرهنگی

فرهنگ عمومی و فرهنگ ایرانی
اجتماعی -فرهنگی

اجتماعی -فرهنگی

فرهنگ عمومی و فرهنگ ایرانی

درگذشت مادر کهنسال بندپی

حاجیه  زهرا  کریمی  فیروزجایی 


 در تاریخ یکشنبه  ۱۳اسفندماه ۱۴۰۲ یکی کهنسال ترین  مادر بندپی چهره در نقاب خاک کشید.  مرحومه حاجیه زهرا کریمی  فیروزجایی  بر اظهار خود واطرافیانش قریب بر ۱۰۰سال سن داشت و  باوجود کهولت سن سلامت جسمی وروحی کامل برخوردار بود. 

مختصری از زندگی آن مرحومه 

آن مرحومه در سالی که در مناطق فیروزجاه طاعون گاوی رواج داشت متولد شد. طبق برآورد از آن سال تا حالا تقریبا ۱۰۰ سال می گذرد.  پدر  ایشان محمدخان کریمی فیروزجایی (گیلا)  و مادرش حوریه محمدی فیروزجایی  بود.  

همسر مرحومه  حاجیه زهرا کریمی فیروزجایی  مرحوم  حاج محمد  آقا  محمدی  فیروزجایی بود 

مرحوم  حاج محمد  آ قا  فرزند ارشد مرحوم  حاج علی با با محمدی  بود و از آنجایی که مرحوم پدر (حاج علی بابا)  مرد با کیاستی در دوره خویش بود ایشان هم در دوره خویش از سر شناسان بخش فیروزجاه و انسان شریف  ومصالحه  جو بودند. ایشان علاوه کار دامداری و باغبانی وغیره... از افراد خبره در حرفه مساحی زمین واملاک بودند. 

حاجیه زهرا کریمی فیروزجایی  زنی سخت کوش وپر تلاش و زیرک بود. او   همچنان که بسیار جسور ومقاوم بود و در کارها دامداری و  باغداری و نوغانداری(پرورش کرم ابریشم و...  مانند یک مرد ظاهر می شد. این روحیه پر تلاش از ایشان یک شیر زن ساخته بود که در مواجهه با سختی های   خم بر ابرو نمی آورد.وهمین روحیه سبب شد تا در بسیاری مسائل بسیار  بی پروا وبا جسارت عمل نماید.  علاوه بر این روحیات مردانه ای که داشت از شها مت و جسارت خاصی در بیان نظرات خویش  برخودار بود  . آن مرحومه علاقه وافری به قرآن کریم داشت و تسلط خوبی بر قرائت قرآن  داشته و سوره های بسیاری را از حفظ داشت و همیشه سوره های یس و الرحمن  را از حفظ می خواند و همیشه تاکید بر قرائت قرآن در شب های جمعه به نیت درگذشتگان  می نمود. او  در زمینه  شعر سرایی مهارت داشت وفعل بداعه شعر می گفت وبه خوبی وزن های اشعار را مرتب می نمود وبا آهنگ خاصی آنها را می خواند.درباره مصیبت کربلااشعار ونوحه های زیادی از حفظ می خواندو  نوحه های فروانی درباره مصیبت امام حسین ( ع) و حضرت زهرا(س)وسایر ائمه را از حفظ بلد بود.مرحومه حاجیه زهرا کریمی فیروزجایی ارادتی خاصی به پیامبران خاص حضرت رسول اکرم(ص)و ائمه (ع)  داشت وهمواره به تکریم سادات سفارش می نمود.  از دغدغه های او کمک به سادات و پیشبرد کارهای مذهبی بود. ودر این زمینه همیشه پیشقدم می شد. رفتن به زیارت  ائمه(ع)وصلحاوامامزادگان از موارد بسیارعلاقه ایسان بود. از این رو علاوه بر چندین رفتن به حرم امام رضا(ع)سه بار به زیارت عتبات عالیات عراق(حرم مولای متقیان امیرالمومنین(ع)و کربلای معلی و کاظمین وسامرا) مشرف شدند.در ضمن با سفر به سرزمین شام  قبر شریف حضرت زینب کبری(س)و حضرت رقیه را زیارت کردند.  

آن  مرحومه  یک بار با اتفاق همسرش(حاج محمد  آقا محمدی  )  به سفر حج تمتع مشرف شد  و در سالهای اخیر علاوه سفر  حج عمره  در جندین نوبت به زیارت  عتبات عالیات و سوریه رفتند. 

کمتر کسی  می توان سراغ گرفت  که   از بندپی به ییلاق گلیران  رفته باشد و این مادر پیر را ندیده باشد. او همه ساله تابستان هابه ییلاق  گلیران می رفت و تا پاییز در آنجا می ماند

دل نوشته ای  برای حاجی ننه که نوه دلبندش برای آن مرحومه نگاشته

حاجی ننه عزیزم و مهربانم

 دلم هوای تو کرده.

 بگو چه چاره کنم

   هیچ کس چون تو نخواهد آمد

. شعله روشن این خانه تو بودی

. شمع انجمن کاشانه تو بودی

. در ودرم وگوهر جاودانه تو بودی

. هیچ کس چون تو نخواهد تابید.

 چشمه جاری این دشت تو بودی.

.شب مهتابی این دشت تو بودی

.. آسمان آبی این دشت تو بودی

.. هیچ کس چون نخواهد جوشید.

. سرو آزاده این باغ این باغ تو بودی 

گل و سنبل آلاله داغ تو بودی 

تن خسته عشاق تو بودی

هیچ کس چون تو نخواهد رویید

حاجی ننه عزیزم رفتی وبه خدا

خانه خلوت تر از آن شد که می پنداشتیم 

سایه سنگین تراز آن شد که می پنداشتیم

داغ دیرین تر از آن شد که می پنداشتیم 

ای خوش قلب فراموش نشدنی برای ما

حرف هایت یادگار خواهد ماند

نقش هایت ماندگار خواهد ماند

خاطراتت پایدار خواهد ماند 

برکتش بیشمار خواهد ماند

ای نازنین.  

سا لها حاصل دسترنج تو را خواهیم خورد

خوشه رسته ونارسته تورا خواهیم چید

کودکان ما فردا خرمن گشته ی امروز تورامی جویند

خاطرات شیرین تورا می گویند

آرزوهای نا رسیده تو را می پویند

تو را از یاد نخواهیم برد. 

تویادگارتمام خاطرات شیرین گذشته گذشتهما بودی

تورا از یاد نخواهیم برد

باشد که ماهم یادگار شایسته ی آینده ات باشیم

به روح پاک بلند ت درود می فرستیم و آمرزش و رحمت بیکران پروردگار برایت خواستاریمـ

از طرف نوه دلبندش حسن آقا محمدی  فیروزجایی  که داغ فراغ  مادر بزرگش  نگاشته  است

قطعه شعری از دخترش سرکار خانم عفیفه محمدی فیروزجایی برای مادر خویش سروده که در ادامه می آید

تو که دنی هوا دم دارنه انگار

مه کهو دل غم دارنه انگار

مه دتا چش مه جان مار وسه

صواحی تا نماشون نم دارنه انگار

همه دنیا  جان مار نونه 

مه دل تنگه دیگه قرار نونه 

بوار وارش منه دل ناله دارنه

بهار ماه  دله دل  خار نونه


ته که دنی ،هوای لار نخامه

گلیرون کوه ،من چاربیدار نخامه

 دل سر کنه شونه میاهه واری

زمسون بورده من، بهار نخامه

استاد محمد متولی دبیر ادبیات سالهای دور مدارس بندپی شرقی در زمان حیات ان مرحومه شعری برایش فرستاد که در ادامه مطلب می خوانیم. 

حاجی ننه ته مهربونیه دا

حرف بزوئن بانوحه خونیه دا

قرآن خونی صوت بلبل واری

چنه قشنگ،چه خش نوایی داری!

ته بخونسن دله پاره کنه

هزارتادرددله چاره کنه

فدای ته ناله ی دل ببوشم

لباس غم ته ناله جه دپوشم

مه دل ته وراگرچه ازتودورم

دوست دارمبه تره سنگ صبورم

وچون ره گت هاکردی باچه زحمت

خداعزیزان ره هکنه رحمت

هرکدوم ازوچون افتخارنه

مشغول خدمت وسرکارنه

دعاکمه ته جان سلامت بوشه

به دوراز رنج وملالت بوشه

عفیفه خانم تره خدمت کنه

ته تعریفه تا به قیامت کنه

آرزودارمه خارتن سلامت

داری وچون جاازدلت رضایت

متولی هسه تره دعاگو

الهی که بوشی مره دعاگو

۱۵ آذر۱۴۰۱ محمدمتولی 

دببر ادبیات سال های دور بندپی از شهرستان تنکابن.

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.